به مناسبت ايام بزرگداشت بزرگترين مصلح تاريخ ,  سيدالشهداءعليه السلام
ضمن عرض تسليت و تعزيت اين ايام الله نمايي از وضعيت اصلاحطلبان عرب  خدمت دوستان ارائه ميگردد.

با مطالعه در جامعه فعالان سياسى عرب , شايد به جرأت بتوان گفت كه اكثر كنشگران سياسى عرب, از لحاظ سياسي, اصلاحطلب مى باشند, لذا تفكيك و تشخيص بخش هاى تشكيل دهنده اين طيف وسيع از جامعه سياسى ما, زواياى مختلف نشاط و فعاليتهاى سياسى عربى را روشن خواهد كرد.
اصلاح طلبان عرب را مى توان به ٢ بخش كلى تقسيم نمود حدوداً ٧٠% اصلاح طلبانى هستند كه نسبت به سياستمداران اصلاح طلب مركز خوش بين نيستند كه شايداز مهمترين دلايل اين بخش اعظم اصلاحطلبان را, عدم اجرايى نمودن قوانين ١٥ و١٩ قانون اساسى دانست كه باعث بى اعتماد شدن اكثريت عربهاى اصلاح طلب به آن سياسيون بوده است. احتمالا تسميه صحيحتر اين طيف ٧٠ درصدي ((عربهاي اصلاح طلب)) مي باشد و نه اصلاحطلبان عرب.
اما بخش دوم , آن دسته ازاصلاحيون عربى هستند كه در موردنوع مشاركت سياسى خود ارتباط حزبى را برگزيده اندو هنوز نسبت به بسيارى از سياسيون مركز نشين اصلاح طلب
ديدگاهى ايجابى دارند. شايد مهمترين بحث قابل بررسى , دوقسمت بودن اين كنشگران است كه قابل تأمل است.

گروه اول وئام گرايان و شق ثانى واگرايان تفرقه انگيز هستند كه مهمترين مشخصات آنها به اين شرح ميباشد.
وئام گرايان
اولاً :لم شمل شاخصه اصلى آنهاست كه صفاى نيت درون را ميتوان عامل آن دانست.
ثانياً :عدم طرد وتخريب ديگر فعالان.
ثالثاً : استقبال از هر عمل مشتركى كه مصالح ومنافع شعب را در برگيرد.
اما واگرايان
اولاً : بسيار خود رأى و غير قابل تغيير , و با رويكردي به گفتگوى ملال انگيز بجاى مفاهمه محور.
ثانياً :بسيار خود محور و فرد بزرگ بين كه خود را در مركز حركت اصلاحى مشاهده ميكنند
وخود را تنها مالك حقيقت سياسى مىپندارد.
ثالثاً : تفرقه انگيزى و خلق فرقه در گوشه وكنار , جهت توجيه رفتار خود و رسيدن به اهداف مطلقاً صحيح انگار خود.
اما مهمترين تفاوت وئام گرايان و واگرايان , اختلاف در نوع رابطه با شوراى مشترك مى باشد.
وئام گرايان مسير مشاركت را انتخاب نموده و رسيدگى به وظايف خود در شوراى مشترك همزمان با عملكرد حزبى اصلاح طلبى را در دستور كار خويش قرار داده اند.
اما واگرايان ضمن بد انديشى و سوء ظن و تخريب شوراى مشترك كليه تخم مرغ هاى خود را فقط در سبد سياسيون اصلاح طلب مركز گذاشته اند وجايى را براى پاسخگويى به حركتهاى شوونيستى و تعريف نژاد پرستانه از ملى گرايى و مصادره كشور عزيزمان به سود يك قوميت خاص ( كما حصل فى ماسبق) باقى نمى گذارند.و البته اگر به فكر جواب براي شارع عربي باشند….
بايد متذكر شد كه تمام اين تقسيمات نسبى است و هم از لحاظ زمانى و هم از لحاظ موضع گيرى , برخى از اين شخصيتها جايگاه خود را جابجا مى كنند.

به اميد روزى كه فعاليتهاى حزبى كليه اين عزيزان بر اساس ((راستى آزمايى)) باشد چرا كه
چه بسا اين ديوار بى اعتمادى است كه تاكنون بيش از ٧٠%  از اصلاحيون عرب ( يا همان عربهاي اصلاح طلب)را با ترديد مداوم نسبت به تعامل همراه با اعتماد  با آن شركاى تهرانى مواجه نموده است.

#

اشتراک این خبر در :