زیر آفتاب سوزان و بخار شرجی، عرق‌ریزان از کنجی که شب گرم و طولانی خود را بدون هیچ سرپناهی سپری کرده‌اند، سراسیمه به سراغ رستوران برگزیده خود می‌روند.

سطل زباله شهرداری

باید تا قبل از رسیدن حیوانات خیابانی، قوت روزانه خود را آماده کنند. احتمالاً در درون، از اقدام شهرداری در استقرار این سطل‌ها که مایه تأمین روزی آن‌هاست پر از امتنان و سپاسگزاری‌اند، زیرا امر جمع‌آوری یک صبحانه یا نهار رنگی را برایشان آسان نموده است. ولی…

اخیراً، وقتی امیدوارانه به سراغ این سطل‌ها می‌روند، مشتی زباله کاغذی، روزنامه گلاسه و مجله، فضای آشغالی آن سطل‌ها را اشغال کرده که اکثراً برگه‌هایی از لیست اسامی کارمندان و حقوق کذایی آن‌ها، میزان هزینه‌ها و اعتبارات و لاشه فاکتورهای مصرف‌شده برای اقلام خدماتی است که به‌حساب ارائه خدمات بهینه به شهروندان، مهرشده و در اموری مجهول مصرف‌شده است؛ و از همه مهم‌تر روزنامه‌هایی که تیترهای درشتی از اقدامات مسئولین در آن‌ها چاپ‌شده و یا مجلات رنگی که روش های آشپزی و برنامه‌های رژیم غذایی را پیشنهاد کرده‌اند؛ که طبعاً وجود این مجلات از همه دردآورتر است.

آن هنگام که کاغذهای روغنی و رنگی‌شان را ورق می‌زنند و عکس‌هایی از غذاها و کیک‌های متنوع در آن‌ها چاپ‌شده و یا در پاره‌ای از آن‌ها نسبت به رژیم غذایی مناسب توصیه‌های مهمی شده که برایشان خبر ناگواری از کاهش میزان پسماند غذایی است و در صورت اعمال رژیم، حیات آن‌ها مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت!

ولی حال که باید غذایی برای کودکان خود فراهم کنند فضای این سطل‌ها را کاغذهای اداری و مقاله‌ها و مجلات پرکرده است

چقدر سخت است لااقل بجای این‌همه نوشتن و چاپ کردن، غذای اضافی بخرید که شاید پسماندش به این همنوعان شما برسد؛ بااینکه اسراف‌کار بدی است، ولی مطمئن باشید از این انبار کاغذبازی‌تان عقابش کمتر خواهد بود.

و هر آنچه به‌حساب این مردم می‌خورید پیشکشتان و برای لاپوشانی دروغ‌هایتان لازم نیست این‌قدر جوهر و کاغذ و وقت تلف کنید ما میدانیم این سرنوشتی است که روزگار برای ما رقم‌زده و سکوت اختیار کرد ه ایم و میدانیم آفتاب پشت ابر نخواهد ماند.

وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

#

اشتراک این خبر در :