سلام

طاعات قبول

در فضای محیط زیست استان، به دنبال خبر خوب میگشتم، چیزی نیافتم جز درد و درد و درد

آلاینده های نفتی، پسآبهای توسعه نیشکر، حوضچه های پرورش ماهی، دود و خاکستر نیشکر، صنایع فولاد و پتروشیمی، خشک شدن چشمه ها، برداشت ناصحیح و غیر اصولی از سفره های زیرزمینی، چاههای عمیق با و بی مجوز، باران اسیدی، درد تالاب، کارون مرده، آب آشامیدنی، کودهای شیمیایی و صنعتی، صیفی جات هزار پیچ، خاک، و هزار درد دیگر

تازگیها، به حیوانات هم حمله ور شده ایم

آهوهای زرد خوزستان، منطقه ام الدبس
در سالیان جنگ، آنها، خود را حفظ کردند از توپ و تانک دشمن، اما اینک ….

چه بگویم؟ اسلحه نابخردی کدامین انسان یا کدامین سازمان، آنها را نشانه رفته؟

اگر دروغ است که بگذارید به همین منوال بماند و اما …. اما اگر این داستان ننگین، حقیقت داشته باشد «که حقیقت دارد»!، متولیان امر را به محکمه الهی می سپارم، که فریادی از درد، به مظلومیت، جز به خدای خود، نیافتم

راه دیگری هم هست

حالا که آهوهای زرد خوزستان، به مسلخ دو سه سازمان و ارگان فرستاده میشوند و ما انسانها، راهی برای نجاتشان نیافتیم و دست از تلاش کشیده ایم، برای آموزش و یادآوری وجود چنین موجوداتی به ذهن و خاطرهٔ آیندگان، ساعت ۲۲ روز چهارشنبه ۲۴ تیرماه ۹۴، فرزندانم را به پارک ساحلی کیانپارس خواهم برد تا نقاشی بکشند و نقاشی خود را با رسم کارون و آهو، در معرض دید مردم و اصحاب رسانه قرار دهند، تا هم فرزندانم وجود چنین موجوداتی را به ذهن بسپارند، هم خبرنگاران و هم هر وجدان بیدار دیگری

شما چطور؟

والسلام علی من اتّبع الهدی