اوایل انقلاب بود ، فضای انقلاب سراسر کشور را فرا گرفته بود و در همه جا میتوانستی شور و حال بچه های انقلابی را احساس کنی ،جریانهای سیاسی ،حالا تمام قد انقلابی شده بودند ، ومن به رغم اینکه ترس و دلهره همچنان همراهم بود، اما جو انقلاب بنوعی بر این عارضه غلب شده بود .
برای اولین بار بود که با شازده عبدالله اختلاف نظر شدید پیدا کرده بودم ایشان معتقد بودند که انقلاب پر هزینه ترین راه برای تغییر نظام های حاکم است ، وباید در یک فرایند نرم وارام وتوام با مشارکت در ارکان نظام ،پروسه تغییر را پیش برد . اما برای پیاده کردن نظریه شازده عبدالله خیلی دیر شده بود و انقلاب داشت مسیرش را باسرعت طی میکرد ،هرچند شازده عبدالله این وضعیت را درک کرده بود ولی بازهم بر عقیده خود پافشاری میکرد ،این اولین بار توی عمرم بود که احساس میکردم گسستی فراخ بین من وشازده عبدالله بوجود امده بود و روز بروز بر این گسست افزوده میشد ،حالا این بچه ترسو محافظه کار(خودم را میگویم) بی محابا در جای جای شهر در پخش اعلامیه های امام شرکت میکردم ،اما ان طرفتر شازده عبدالله در یک منزل مسکونی که متعلق به یک شرکت انگلیسی بود و اکنون به امان خدا رها شده بود، در کنار دیگر همفکران خودش به کار فرهنگی و تئوریک مشغول بود و کمتر افتابی میشد بعضی از بچه های انقلابی به او لقب شازده انگلیسی داده بودند و عده ای دیگر او را شازده لنین مینامیدند ،اما برای من همجان شازده عبدالله بود .
یکبار او را در یک میتینگ دیدم ،برای من عجیب بود اکثر چهره های چپ ان زمان در ان میتینگ حضور داشتند ،میانه ما با انها زیاد خوب نبود ،انها معتقد بودند کار ما فله ای است ، درحالیکه ما انهارا یک مشت ادم خدا نشناس و وراج میدانستیم.
بلافاصله بعد از کمی خوش بش با شازده عبدالله محل را ترک کردم ،ایشان هم اصراری برای ماندن من نکرد….در مسیر برگشت خاطرات گذشته ام با شازده عبدالله را مرور کردم ،ما دو نفر که سالها همچون دوقلوی بهم چسبیده بودیم ،چگونه الان دو مسیر کاملا متفاوت را انتخاب کردیم ،باخودم میگفتم لابد از اثرات انقلاب است ، این وارونگی شاید مارا دوچاره نوعی سردر گمی کرده بود …در حالیکه هردو منتقد نظام طاغوت بودیم اما در کنار هم و در یک صف نبودیم …ما بچه های انقلاب بودیم ،اما با دو نگرش متفاوت ،من در دل انقلاب بودم ولی شازده عبدالله در حاشیه بود ،حاشیه ای که او ان را متن میدانست ولی پیروزی انقلاب عکس ان را ثابت کرد.

  • سیدنشعان البوشوکه

اشتراک این خبر در :