حنة-العید-ام-الحلس
بَدريه دو ظرف حنا را از صبح آماده می‌کند يكی را با تکه ای پارچه می پوشاند و برای شب کنار می گذارد و دومی را که کمی رقیق تر است برای رنگ کردن موهای خود و دخترانش بيشتر به هم می زند.
او ترکه های”ديَرم”، “مِکحَلِه” و عطر “ام السودان” و “گرنفل” و “سِعِدْ” را نيز آماده کرده است؛ همچنین برای خود و دخترانش از قماش فاخر و خوش رنگ “حرير” که از “زمزم الدلّاله” خريده، “نفنوف” دوخته، با “نِمْ نِمْ” آن را “مطرز” كرده، و “شيله فوطه” و “ثوب ابوالتاج” و عباي اعلاي “جرجیس” اصل را به اتفاق همسرش جاسم، از بازار عبدالحميد تهیه کرده است.

تمام فرشها و در و دیوار خانه شسته شده و همه چیز تمیز و مرتب است؛ او حتى “مبخره” را آماده كرده و عود خوشبوی گل رز را که معمولاً در عید فطر زیاد استفاده می شود به همراه “حرمل” و “بخور الشايب” کنار آن گذاشته است.
بدريه همانند سایر زنان اهوازی این کارها را یک روز پس از جشن گرگیعان یعنی از شانزدهم رمضان شروع کرده است.
امروز اما آخرین روز ماه مبارک رمضان “ام الحلس”، يعنی روز آرايش و پیرایش تن و جان است.
در این روز شادی و نشاط از سر و روی مردم عرب می بارد همه خانه ها زیبا، تمیز و خوشبو هستند اکثر مردم به رغم سختی های زندگی در این روز شاد و خندان هستند کودکان از بقیه شادترند، آنها لباس عیدشان را آماده می کنند و با ذوق و شوق نشان این و آن می دهند، دختران عرب، سعی می کنند با حیای خاص، زیبائی و طراوت جوانی خود را از نگاه غریبه ها مخفی کنند، پسران جوان هم دشداشه ها و چفیه های رنگ و وارنگ خود را آماده کرده اند تا در روز عید “كشخه” باشند و پدران و مادران با شور و شعف به خاطر حلول عیدِ شادی بخش و آسمانیِ فطر، مرتب به شکر و ثنای خدا مشغولند.
بدریه موهای خود و دخترانش را به حنا آغشته می کند؛ باید تا شب صبر کنند تا رنگ بگیرد، موهای پسر کوچکش حاتم را هم حنا می زند.
شب که با رؤیت هلال عید شروع می شود شور و شادی دوچندان می شود بدریه و دخترها تا دیر وقت نوبتی به حمام می روند و بعد موهای بلند خود را که به رنگ قهوه ای در آمده شانه می‌کنند و “گصیبه” می بافند.
بدريه قبل از خواب ظرف دوم حنا را که به قول او، از صبح دم کشیده، می آورد و با حوصله به کف دستان دخترانش می زند. برای اینکه رختخواب حنایی نشود دور دستان آنها تکه پارچه هایی می بندد تا صبح که از خواب بیدار می شوند، دستانشان پس از شستشو، خوشرنگ و خوشبو باشند.
حاتم پنج ساله هم در حالی که لباس عیدش را در بغل گرفته، به خواب می رود. حاتم در خواب هم لبخند می زند، همه لبخند می زنند، می گویند یکی از خواص “ام الحلس” پیراستن قلبها از قهر و ناراحتی و فراموش کردن کدورت ها و آماده شدن برای آشتی با همه آدم ها است، به همین خاطر در پایان روز “ام الحلس” همه مانند حاتم کوچولو لبخند به لب می خوابند.

#

اشتراک این خبر در :