فضای شهر اهواز و دیگر شهرهای ایران، در طول سال عرصه‌ی سیاست‌گذاری و یا بهتر بگویم تنازع بقاء قدرت است. در زمان انتخابات محل تقابل پوسترها، پلاکاردها، شعارها و عکس‌های «قدرتمندان» است. در هفته دولت جولانگاه موفقیت‌ها و دستاوردهای واقعی و مصنوعی دستگاه‌های اجرایی است. در هنگامه‌ای دیگر، اقتصاد سیطره‌ی خود را گسترانده و از طریق دامن زدن به مصرف و تکاثر «ثروت» سلطه‌ی خود را بر شهر مستولی می‌کند. از تبلیغ انواع کالاهای خارجی و داخلی تا مافیای آموزش‌های کنکوری و انتخاب رشته که به‌نوعی «کارکرد پنهان[۱]» نظام آموزش‌وپرورش معیوب ایران در استمرار داستان مرد کفش گر و انوشیروان پادشاه ساسانی، روی بستر شهر زورآزمایی می‌کند. دست‌فروشان و خرده‌فروشان حاشیه‌ی شهر که برای بقای خود در ستیزی آشکار با متن شهر قرار دارند، برای پیاده‌روها سرقفلی تعیین کرده و حکومت می‌کنند.

هانری لوفور فرانسوی (۱۹۹۱-۱۹۰۱) اول‌بار مفهوم «حق به شهر» را طی مقاله‌ای با همین عنوان مطرح کرد. لوفور با توجه به ساختار نظام سرمایه‌داری و تلاش آن به‌منظور گردش مالی و جلوگیری از رکود اقتصادی معتقد است که زندگی شهری در حصر دولت و سرمایه درآمده و به همین دلیل است که ارزش استفاده از زندگی شهری رخت بربسته و ارزش مبادله و کالایی شدن زندگی شهری در قالب‌های گوناگون جایگزین آن شده است و ازاین‌رو فضای شهری که مجالی برای تحقق حق به شهر است، با چالشی جدی مواجه شده است.

حال محرم آمده و همه قوانین و قواعد بوروکراتیک شهری و نمادهای تنازع بقای قدرت و ثروت را درنوردیده و شهر را تصاحب کرده است. در خانه‌ها، کوچه‌ها، خیابان‌ها، اتوبان‌ها، داربست‌های فلزی با انواع شمایل و بنر و پلاکارد برپاشده و پرچم‌های عزاداری برای سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و اهل‌بیت و اصحابش بر هر کوی و برزن نصب‌شده است. پذیرایی از مردم در مساجد، حسینیه‌ها، موکب‌ها و تکیه‌ها جاری و ساری است. شهر در اختیار جامعه است و عبور و مرور و قواعد راهنمایی و رانندگی بر مبنای «حق به شهر» از سوی مردم اعمال می‌شود. شهر نظم گذشته خود را وا‌نهاده و نظم جدیدی را تجربه می‌کند. جامعه قدرت خود را توسط محرم در شهر و بر شهر گسترانده و دست سیاست و اقتصاد را از شهر کوتاه کرده است.

سیاست و اقتصاد با همه‌ی نظام بوروکراتیک خود مغلوب مناسک عزاداری شده است. مجوزهایش را لغو کرده، خط‌کشی‌هایش را ابطال کرده و قواعدش را به هم ریخته است. کماکان باور می‌کنیم سخت‌ترین هسته‌ی درونی جامعه‌ی ایرانی مذهب است. با همه شقوق و مشتقاتش، با همه‌ی فروع و شاخه‌هایش و این نبض دین‌داری جامعه است که در خیابان‌ها و کوچه‌ها می‌تپد. فارغ از سبک‌ها و شکل‌ها از سنتی تا مدرن این نوعی دین ورزی است. این ابرقدرت محرم است که این چنین کرده است. یا که شهادت حسين آتشى در دل مؤمنان درانداخته است كه هرگز سرد نخواهد شد.[۲]

اهواز – لفته منصوری

پانوشت:
۱- Latent Functions.

[۲] – پيامبر صلی‌الله عليه و آله: إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا. مستدرك الوسائل: ج ۱۰، ص ۳۱۸ / دانشنامه امام حسین: ج ۱۰، ص ۳۲.

اشتراک این خبر در :