هويت شهرى اهواز / مريم فرطوسى
بشر رابطهای دوسویه با محیط زندگی خود دارد و همانگونه که از طبیعت پیرامون، آموخته، ردپای اعتقادات، باورها و داناییهای خود را نیز در طبیعت برجای گذاشته است. این تعامل دوسویه تا آنجا پیش رفته است که جامعهشناسان از روی نشانهها و نمادهایی که بشر در طبیعت پیرامون و جغرافیای زندگی خود قرار داده است، روی ساختار هویت فردی و اجتماعی جامعه مطالعه میکنند. دین، زبان، پوشش، خوراک، ابزارهای مورد استفاده در زندگی روزمره و به طور کلی هر چیز که مفهومی مرتبط با رابطه انسان و جعرافیای زیست او در ذهن بیننده ترسیم کند، میتواند نمادی از او و زندگی او باشد. «ناصر فکوهی» انسانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی در این باره میگوید: «در نماد مهمترین موضوع، معنای آن است که رابطه نزدیکی به سمبل دارد؛ یعنی دو یا چند چیز قابلیت جایگزینی نسبت به هم داشته باشند؛ یعنی یک چیز، چیز دیگر را به ذهن بیاورد و جایگزین آن شود.»
«بهرنگ مجیدی» معمار، نویسنده و مدرس دانشگاه پس از آنکه تعریف هندسی یک نماد شهری را ارائه میدهد، درباره کارکرد فرهنگی و جامعهشناختی آن میگوید: «نماد شهری قبل از هرچیز یک نظام هندسی و تعادلی پایدار و زیبا دارد. به گونهای که پس از خودنمایی در سطح شهر مردم را به گونهای جذب خود میکند و ذهنشان را درگیر خود میسازد که تا مدتها در آن منطقه از شهر به صورت نمادین مشخصهای برای شناخت شهر در منطقه مورد نظر میشود.»
هویت شهری اهواز از نمادهای بومی این شهر خالی است. ساختار شهری که سالانه میلیونها مسافر به ویژه در ایام نوروز یا در قالب کاروانهای راهیان نور و زائران اربعین حسینی، از آن دیدن یا از آن عبور میکنند، مناسب و متناسب با هویت آن نیست. اهواز به شکل خاص و خوزستان به شکل عام از مردان و زنانی که هر کدام به تنهایی میتوانند هویت یک شهر باشند، پر است. همچنین سرشار است از اتفاقات تاریخیای که مسیر زندگی مردمان شهر را تغییر دادهاند. به نظر میرسد به شکل واضحی تصویر ذهنیای که ساختار شهری اهواز در ذهن مسافران به جای میگذارد، با مفهوم انسان اهوازی در تطابق نیست. در شهر میدانی، خیابانی، بازاری، ورزشگاهی، مجسمهای و چیز دیگری که مفهوم «اهوازی» بودن را در خود داشته باشد، وجود ندارد. این موضوع میتواند در درازمدت، هویت شهری شهر را تغییر دهد و در یک فرآیند تبادلی و واکنشهای دوسویه، انسان اهوازی را نیز از تعریف اهوازی بودن، فارغ و عاری کند. امروزه هویت شهری میان الگوها و ایدههای مدرن غربی و غیربومی رنگ و جایگاه خود را از دست داده است. در واقع فقدان آشنایی لازم با هویت و بافت یک شهر باعث شده الگوهای بومی در شهرها فراموش شوند. همه نهادهای فرهنگی و به ویژه شهرداری اهواز به عنوان متولیان این شهر باید با تشکیل کارگروههای تخصصی و مطالعاتی تعریف واحد، دقیق و جامعی از مفهوم هویت اهواز را ارائه دهند. این نهادها دست در دست همدیگر باید، ساختار هویت شهری را متناسب با تعریف پیشگفته، بازنویسی و بازسازی کنند و افرادی را که آشنایی با فرهنگ و الگوهای این منطقه دارند برای این کارها برگزینند و این گونه خواهد بود که مسافران و بازدیدکنندگان دست خالی از این شهر نخواهند رفت.
زمان زیادی تا انتخابات دوره جدید شورای اسلامی شهر و روستاها نمانده است و این میتواند یک مطالبه همگانی از کاندیداهای دوره بعد باشد.
هویت شهری اهواز از نمادهای بومی این شهر خالی است. ساختار شهری که سالانه میلیونها مسافر به ویژه در ایام نوروز یا در قالب کاروانهای راهیان نور و زائران اربعین حسینی، از آن دیدن یا از آن عبور میکنند، مناسب و متناسب با هویت آن نیست. اهواز به شکل خاص و خوزستان به شکل عام از مردان و زنانی که هر کدام به تنهایی میتوانند هویت یک شهر باشند، پر است. همچنین سرشار است از اتفاقات تاریخیای که مسیر زندگی مردمان شهر را تغییر دادهاند. به نظر میرسد به شکل واضحی تصویر ذهنیای که ساختار شهری اهواز در ذهن مسافران به جای میگذارد، با مفهوم انسان اهوازی در تطابق نیست. در شهر میدانی، خیابانی، بازاری، ورزشگاهی، مجسمهای و چیز دیگری که مفهوم «اهوازی» بودن را در خود داشته باشد، وجود ندارد. این موضوع میتواند در درازمدت، هویت شهری شهر را تغییر دهد و در یک فرآیند تبادلی و واکنشهای دوسویه، انسان اهوازی را نیز از تعریف اهوازی بودن، فارغ و عاری کند. امروزه هویت شهری میان الگوها و ایدههای مدرن غربی و غیربومی رنگ و جایگاه خود را از دست داده است. در واقع فقدان آشنایی لازم با هویت و بافت یک شهر باعث شده الگوهای بومی در شهرها فراموش شوند. همه نهادهای فرهنگی و به ویژه شهرداری اهواز به عنوان متولیان این شهر باید با تشکیل کارگروههای تخصصی و مطالعاتی تعریف واحد، دقیق و جامعی از مفهوم هویت اهواز را ارائه دهند. این نهادها دست در دست همدیگر باید، ساختار هویت شهری را متناسب با تعریف پیشگفته، بازنویسی و بازسازی کنند و افرادی را که آشنایی با فرهنگ و الگوهای این منطقه دارند برای این کارها برگزینند و این گونه خواهد بود که مسافران و بازدیدکنندگان دست خالی از این شهر نخواهند رفت.
زمان زیادی تا انتخابات دوره جدید شورای اسلامی شهر و روستاها نمانده است و این میتواند یک مطالبه همگانی از کاندیداهای دوره بعد باشد.
دیدگاهتان را بنویسید