همانطور كه می دانیم خداوند متعال در هر منطقه اي ومكاني در اين سرزمين پهناور گیتی ، نوعی استعداد های بالقوة ،جهت شكوفايي وثمر رساندن به مخلوقات خود قرار داده است . كه ميزان بهروري واستفاده از اين استعدادها به ميزان ونوع نگرش ومدیریت صحيح خود انسان بر میگردد.هرچقدر مدرنیته بدرستی اعمال شودبه همان اندازه می توان از این استعدادها ومزايا استفاده نمود. این یک قاعده کلی است و خداوند در قرآن كريم درين مورد مي فرمايد:
«وأن لیس للإنسان إلا ما سعی» که اینجا منظور از کلمه” سعی” کیفیت اداره تلاش ویا به واصطلاح علم امروزی همان مدرنیته صحیح می باشد. شهرستان شادگان نیز مستثنی از این قاعده وقانون نیست. ولی متأسفانه شواهد ووضعيت موجود در شهرستان از كم كاري ويا ضعف مديريتي حكايت دارند. که در این بحث نمي خواهيم به همه آن شواهد ووضعيتها اشاره كنيم بلكه به موضوع مهمی وحیاتی – برای مردم شادگان-می پردازیم ؛وآن موضوع كشاورزي و روند آن در منطقه است .
در این شهرستان زمینهای مستعدی جهت انواع کشت وجود دارد که این زمینهای مستعد تقریبا ۸۰% درامر اشتغال ورفع بیکاری نقش دارند و مردم اين مرز وبوم از قدیم الایام با این نوع فعالیت دست وپنجه نرم می کنند .ولی با مرور زمان وایجاد تحولات جدید درزمینه کشاورزی،گویا مردم این شهرستان از این تحولات نصیب آنچنانی نبرده اند ، بلکه در چند زمینه دچار ضرروعقب افتادگی هم شدند! و بجای نفع واستفاده مطلوب ازاین امکانات جدبد ؛ نتایج ناشایست ومعکوسی گرفته اند ویا متحمل شده اند. وواقعیاتی دال بر این موضوع موجود است، که در اينجا فقط به دو مورد که به کشاورزی ارتباط مستقیم دارند اشاره می شود:۱ – طرح تسطیح وآبیاری معروف به طرح ۵۵۰هزار هکتاری كه سهم شادگان حدود۱۰هزار هکتار
۲-طرح ایجاد سدهای تتظیمی بالادستی وخارج از محدوده شادگان .
درمورد اولي كه همان طرح تسطيح اراضي بخاطر عدم اجراي صحيح آن (از نظر كمي وكیفي) ,متأسفانه شهرستان نتوانست استفاده مطلوب و مورد انتظار بهره ببرد. ومى توان گفت اين طرح در مناطق تحت پوشش خود مانند ضرب المثل شترمرغ شد ؛ نه تابع اصول جدید آبیاری بودونه روشهای سنتی محفوظ نگه داشته شد، بدین صورت است که قسمتهای وسیعی که تحت پوشش این طرح واقع شده اند وزمینهای حاصلخیزو معروفی بوده اند بعد از اجرای طرح مذکور به زمینهای لم یزرع مبدل شده اند و وضعیت زندگی مردم از ازحالت مستقل به زندگی کوچ ودربه دری تغییر یافت ! که برای جویندگان این حقیقت کافی است به مناطق واهالی ام الصخر وابو عرابید واطراف مراجعه کنند واز ناکارآمدی این طرح مطلع شوند . ناگفته نماند درموقع افتتاح این پروژه ناقص وناکارمد اعتراضاتی از طرف بعضی کشاورزان شدودلایلی منطقی جهت اين اعتراضات هم موجود است ولی کجا گوش شنوا؟!.
اما طرح دوم وبه اصطلاح طرح سدهای تنظیمی [ تخریبی ] ، بلاها وپیامدهای منفي فراواني براى مردم كشاورز شادگانی به بار آورده كه اين امر براي همه،آشکار وقابل لمس است و نيازي به توضيح ندارد.که براي اثبات صحت آن به یک مورد اشاره مي شود؛ كشاورزي سراغ داريم كه داراي حدودا ۳۰۰اصل نخل بوده وهست كه امسال بخاطر كم آبى وبي آبي محصول وبرداشتش از ۳۰۰نخل تقريباً صفر است!!!! بقيه مواردرا بعهده جويندگان حقیقت می سپاریم.
واگر تصور شود که ایجاد سدهای تنظیمی وسیله ای مناسب برای مهار آب در موقع کم آبی محسوب می شود . شاید این تصور صحیح است ولی حقیقت و واقع امر اینگونه نیست و در عمل نتایجی دیگر برای مردم شادگان به بار آورده است آن هم نه بخاطر وجود سد بلکه بدلیل ضعف مديريتي وهمسو نبودن با اهداف طرح زیرا درکنار هر سد تنظیمی صدها هکتار که قبلا وقاعدتاًکشت دیم بودند به برکت این سدهای تنظیمی! ، تحت پوشش آبیاری مدرن قرار گرفته اند وديگر توجهی به پایین دستها که جزء اهداف سدها بوده، نمي شد. حالا سؤال اينجاست؛ كه بر چه اساس و با كدام محاسبات علمي وعقلي طى اين دو سه دهه خشکسالی، زمینهای دیمی تبدیل به کشت آبیارمی شوند !!!!تا دودنتایج چنین عملی به چشم ما شادگانیها وپایین دستها بخورد!.اگر روند این امر ادامه پیدا کند شادگان آینده ای تاریک درپیش رو خواهد داشت. واگرتصمیمی درست اتخاذ نشود ؛منطقه دورق وشادگان دچار پیامدهای نامطلوب اجتماعی خواهد شد. لذا از مسؤلين محترم وذيربط تقاضا مي شود نسبت به اين موضوع مهم راهکارهای عملی وعلمى عاجل اتخاذ نمايند .ونگذارند شادگان به یک بیابان متروکه و برهوت تبدیل شود.
والله المستعان

اشتراک این خبر در :