نعیم حمیدی را اعدام کنید! / غزاله عمرانی
غزاله عمرانی
مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان خوزستان اقدام به شکایت علیه دو روزنامهنگاری کرده که از عملکرد او انتقاد کردهاند و آنها را به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی متهم کرده است.
یکی از مواردی که این دو روزنامهنگار به آن انتقاد کردهاند، اوضاع نامساعد مدارس استان خوزستان و به ویژه موضوع مدارس کانکسی است؛ موضوعی که بررسی عددی و آماری آن میتواند کذب یا صحت ادعای منتقدان را مشخص کند.
محمد تقیزاده در آذر ۱۳۹۲ مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان خوزستان شد. ۱۲ آذر ۱۳۹۳، یعنی دقیقا همزمان با یکساله شدن حضور تقیزاده در ادارهکل، حمید قنبری، مدیر آموزش و پرورش عشایر خوزستان به روزنامه همشهری گفت که ۶۹ کانکس از تهران خریداری شده و مرحله اول آنها به شهرهای رامهرمز، صیدون، باغملک و شوش اختصاص پیدا خواهد کرد. سه ماه پس از آن، اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان در اسفند ۱۳۹۳ مناقصهای برای خرید ۷۷ دستگاه کانکس آموزشی برگزار کرد. علاوه بر آن در ۶ بهمن ۱۳۹۴ روزنامه کیهان به نقل از رضا رضایی، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان گزارش کرد که ۹۸ کانکس با اعتباری بالغ بر ۳۰ میلیارد ریال خریداری شد. شبکه اطلاعرسانی دانا نیز در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ گزارش کرد مبلغ ۴۷ هزار یورو اهدایی سفارت ژاپن برای ساخت مدارس در مناطق محروم، توسط محمد تقیزاده صرف خرید ۱۹ عدد کانکس شد.
بررسی اظهارات منتشر شده از تقیزاده در رسانههای استانی و کشوری نشان میدهد که مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان خوزستان علیرغم میل وافر به استفاده از مدارس کانکسی در خوزستان، تعداد دقیق این مدارس را نمیداند.
پیش از روی کار آمدن تقیزاده، تعدادی مدرسه کانکسی در خوزستان وجود داشت ولی اگر تعداد کل مدارس کانکسی استان خوزستان را همین مقداری که در دوره تقیزاده خریداری شده، فرض بگیریم، مجموع این مدارس به ۲۶۳ عدد میرسد ولی در ۸ مهر ۱۳۹۵ پایگاه خبری محلی کاباننیوز به نقل از تقیزاده تعداد مدارس کانکسی را تنها ۷۰ مدرسه گزارش کرد. جالب آنکه یک ماه پس از این اظهارنظر عجیب و در ۹ آبان ۱۳۹۵ رضا رضایی، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان به خبرنگار همشهری گفت که تعداد مدارس کانکسی ۲۰۰ مدرسه است. سه ماه بعد و در ۲ بهمن ۱۳۹۵ تقیزاده به خبرگزاری تسنیم گفت که تعداد مدارس کانکسی ۳۰۰ مدرسه است و قول داد تا پایان سال ۱۳۹۶ تمام مدارس کانکسی را جمعآوری کند. فارغ از اختلاف غیرقابل باور ارقام، این موضوع که مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان نمیداند، جمعآوری مدارس کانکسی در پایان سال ۹۶ که میانه سال تحصیلی ۹۶-۹۷ است، ممکن نیست، زیرا که دانشآموزان در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد نیز باید سر کلاس حاضر شوند، میتواند یکی از دلایل جا خوش کردن استان خوزستان در انتهای ردهبندی کشوری باشد.
با همه این احوال تقیزاده علاوه بر اینکه گامی برای تحقق وعده خود برای جمعآوری مدارس کانکسی در پایان سال ۹۶ بر نداشت، یک سال پس از آخرین اظهارنظرش، تعداد این مدارس را دو برابر بیشتر از سال قبل اعلام کرد. در ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ خبرگزاری ایسنا از قول تقیزاده گزارش کرد که او قول داده ” ۶۰۰ کلاس کانکسی برای اولین بار در خوزستان جمعآوری شوند.”
فردای این سخنان تقیزاده، خبرگزاری صدا و سیما خبر داد که استاندار خوزستان استفاده از مدارس کانکسی به جای مدارس کپری را در دستور کار قرار داد.
پایگاه خورنا یک ماه پس از آن و در ۲۰ مهر ۱۳۹۶ از قول تقیزاده نقل کرد که ” طرح جمعآوری ۳۰۰ مدرسه کانکسی در خوزستان ” را کلنگ زده است.
پنج روز پس از این سخنان مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان خوزستان و در ۲۵ مهر ۱۳۹۶ خبرگزاری خبرآنلاین گزارش کرد که چند معلم روستای مسعودی در شهر دارخوین برای ۳۶ دانشآموز بیمدرسه مانده این روستا یک کانکس خریدهاند. خبرآنلاین این کانکس را اینگونه توصیف کرده: ” این «کانکس» شباهتی به مدارس شهری ندارد اما دانشآموزان به همین نیز راضیاند. آنها میدانند که این مدرسه کوچک با پولهایی که تعدادی از معلمهای شهر شادگان و دارخوین پرداخت کردهاند تهیه شده تا آنها مجبور به ترک تحصیل نباشند.”
سردرگمی، بیاطلاعی و یا هر عنوانی که به دوگانه و چندگانهگوییهای تقیزاده اطلاق شود، محدود به او نیست. بررسیها نشان میدهد غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان نیز دادهها و اطلاعات کافی در اینباره ندارد. باشگاه خبرنگاران جوان در ۱۷ تیر ۱۳۹۶ به نقل از شریعتی گزارش کرد که مدارس کانکسی خوزستان در سال ۱۳۹۷ جمعآوری خواهند شد. این در حالی است که در ۳ مهر ۱۳۹۵ خبرگزاری ایرنا از قول شریعتی نقل کرده بود که ” تصمیم جدی گرفته شده که تا پایان سال ۹۶ هیچ مدرسه کانکسی در خوزستان وجود نداشته باشد” ولی چهار ماه بعد، آقای استاندار به گزارش پایگاه خبری مشرق در اول بهمن ۱۳۹۵ سه مدرسه کانکسی به دانشآموزان روستاهایی در حوالی ایذه و باغملک که در طویله درس میخواندند، اختصاص داد. کانکسهایی که تا مدتها در بیابان رها شد و بعدها نیز مشخص نشد که به روستاهای مورد نظر رسیدند یا خیر.
تقریبا اظهر من الشمس است که در دعوای آموزش و پرورش با رسانهها چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؛ چه کسی جانب حق است و چه کسی در مقابل… بزرگی میگفت که «حقایق چیزهای لجبازی هستند و آنها به واقع لجبازند، زیرا که نمیتوان حقیقت را دور زد.» شاید بهترین پیشنهادی که در پایان بتوان ارائه کرد، این است که اگر تقیزاده تنها در همین یک زمینه مدارس کانکسی بتواند از عملکرد خود دفاع کند، نعیم حمیدی اعدام شود؛ اعدام حقیقت، اعدام رسانه.
دیدگاهتان را بنویسید