اگر سيلوى گندم آتش مى گرفت ؟! – لفته منصورى
آتشسوزی در مخزن ۸۰۰۱ پتروشیمی بوعلی سینا در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی (ره) در استان خوزستان از روز چهارشنبه آغاز و پس از مهار، آتش دوباره شعلهور شد. به همین جهت مسئولان شرایط ویژهای را به مرحله اجرا گذاشتند تا ضمن مهار کامل آتشسوزی، خسارتهای وارده را به حداقل برسانند.[۱]
این خلاصه خبری بود که در تعطیلات عید فطر در استان خوزستان اتفاق افتاد، اما سری بین سرهای اخبار پیدا نکرد. چرا؟
دیروز غلامرضا فروغی نیا روزنامهنگار تحلیلگر خوزستانی یادداشتی با عنوان «نسبت پروژههای ملی و بومی در پتروشیمی» نوشت و به برخی از پیامدهای زیستمحیطی، مدیریتی و سیاسی این حادثه پرداخت. او در بخشی از یادداشت خود نوشته است: «وزارت نفت هنوز هم پس از سالهای متوالی شیره سرزمین خوزستان را میمکد اما نسبت به شعلههای سر به فلک کشیده ناشی از گازهای مازاد استخراج نفت بیتفاوت و غیر پاسخگوست»[۲]
اولین پرسشی که جامعهشناس میتواند درباره این حادثه داشته باشد، این است که شکلهای غالب تعاملات در زمان حادثه چگونه است؟ مردم خوزستان حادثه آتشسوزی را چگونه معنا کردهاند؟ این نوع معنا دهی، عاملی برای کنشهای بعدی آنان خواهد شد. آیا حادثه را طبیعی و فراتر از کنشها و کردارهای فردی و جمعی میبینند و لذا راهی جز تسلیم در برابر آن ندارند؟ آیا آتشسوزی را به دلیل ناکارآمدی روشهای تکنولوژیکی تلقی میکنند؟ آیا آتشسوزی را امری میبینند که به دلیل مدیریت غیربومی و غالباً پروازی پتروشیمیها ایجادشده است؟ آیا حادثه را به دلیل عدم رعایت مسئولیت اجتماعی[۳] شرکت تلقی کرده و مدیران غیربومی آن را سرزنش میکنند؟ آیا اصولاً این شرکتها را خوزستانی تلقی میکنند؟ آیا خیروبرکتی از گردش اقتصادی این شرکتها بر سر سفرهی خود میبینند؟
اغلب در هر حادثه، یک سری احساسات و عواطف مشترک وجود دارد که سبب میشوند افراد بیآنکه حتی همزبان باشند، باهم ارتباط برقرار کنند. این زبان، زبان احساس و عاطفهی جمعی است. زبانی که الگوهای رفتاری از بیتفاوتی تا هم یاری و مشارکت و همدلی و دلبستگی ایجاد میکند.
انسانها باروحیه اجتماعی حاصل از این احساسات درصدد برمیآیند که ضمن شناخت اوضاعواحوال و شرایط با اثر نهادن بر عللی که وضع موجود را پدید آوردهاند، بر بهسازی شرایط پیشآمده تأثیرگذارند.
در جریان سیل چند ماه گذشته خوزستان صاحب یک بیل مکانیکی حتی بدون هیچ فراخوانی از سوی مسئولان دولتی، داوطلبانه بیل مکانیکی خود را به شعیبیه شوشتر برده و به ایجاد سیل بند در اطراف روستاها مشغول شد. علیرغم اینکه برخی از مردم حتی رفتار خوبی با وی نداشتند؛ اما او هرگز دست از کار خیر خود برنداشت. این روحیهی اجتماعی ناشی از احساس همدلانهای است که منجر به مشارکتهای اجتماعی شده است.
هر شرکتی بهعنوان جزئي از جامعه با خدمت خاصي در يک فضا و موقعيت اجتماعي حاضر است اما آثار اجتماعي هر شرکت بدون شک فراتر از کمک و نقشي است که علت وجودي آن ايفا میکند. مسؤوليت انساني هر شرکت در برابر اثرات و تبعات رفتار و کردارش، اولين قانون حيات اجتماعي است؛ بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتها یک تکلیف برای مدیران و حق مسلم برای مردم است.
به نظر شما اگر بهجای بلندترین برج پتروشیمی ایران یک سیلوی گندم آتش میگرفت مردم چه واکنش اجتماعی نشان میدادند؟ آیا بهجز این است که مردم احساس میکنند سیلو مسئولیت تأمین نان سفرهی آنها را دارد؛ اما چرا این احساس را نسبت به پروژههای عظیمی ملی در استان خوزستان ندارند؟!
اهواز – لفته منصوری
منابع:
دراکر، پيتر به کوشش جوزف ماچاريللو، (۱۳۸۵) روزنوشت پيتر دراکر؛ ترجمه فضلالله اميني، تهران: نشر فرا.
پانوشت:
[۱] – کد خبر: ۴۰۹۲۵. شرایط اضطراری در منطقه. تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۵: تاريخ استخراج ۱۸/۴/۱۳۹۵ از اينترنت:http://shooshan.ir/fa/news/40925.
[۲] – کد خبر: ۶۰۸۶۰۸. نسبت پروژههای ملی و بومی در پتروشیمی. تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۵: تاريخ استخراج ۱۸/۴/۱۳۹۵ از اينترنت: http://hoornews.com/1395/04/17.
[۳] – ۲۵۰۰ سال پیش، اولین مسؤولیت یک حرفهای بهروشنی در سوگندنامه بقراط، پزشک یونانی، اینگونه بیانشده است: «بالاترین اصل اخلاق آن است که آگاهانه به کسی آسیب نرسانی.»
دراکر به استناد همین پند است که میگوید: «آگاهانه به کسی ضرر نزدن، قاعدهی اصلی اخلاق حرفهای و قاعدهی اصلی اصول اخلاق در مسئولیتهای عمومی است» (دراکر: ۱۳۸۵، ۱۴۹). جالب است که توجه به مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها بهعنوان یک قاعدهی اخلاقی، هممحور مباحث متخصصان و هم عموم مردم است.
دیدگاهتان را بنویسید