کسبوکار دانشگاهی با حقوق شهروندی!!! / ماکان نامیزاد
در چند ماه گذشته دانشگاهی در اهواز افتتاح شد که از عجایب روزگار است، دانشگاهی از تیره علمی کاربردی و مربوط به مدیریت شهری، مدیریتی که با سرمایه مردم بهقاعده باید خدمتگزار مردم باشد و دانشگاهی که قرار است دانشجویان را به سرمنزل مقصود برساند و آنان را به دانش روز مسلح کند تا در جامعه فردی مفید و فرهمند باشند.
بگذارید از منظر دیگری به این موضوع نگاه کنیم؛ واقعیت امر این است که در اهواز و استان خوزستان چندین دانشگاه و دانشکده و مرکز علمی در حال تولید دانشجو و فارغالتحصیل در رشتههای مختلف هستند، اما آنچه باعث شده این سازمان شهری به صرافت تولید یک عدد دانشگاه بیفتد چه بوده؟! آیا در این دانشگاهها علم روز تدریس نمیشود؟ آیا این دانشگاهها دور از استانداردهای علمی هستند؟ و مجموعه خردمند و فرهمند سازمان مذکور این دانشگاهها را در حد و اندازه سازمان خود نمیبینند؟!
آنگونه که آمارهای منتشرشده نشان میدهند بیش از دو هزار نفر از کارکنان سازمان، از فارغالتحصیلان همین دانشگاهها در اهواز و سایر جاها هستند؛ آیا این سازمان خدماتی، از توان این عدد هنگفت بهاندازه کافی و درست استفاده کرده که حالا در پی گسترش مدارک تحصیلی است؟! به نظر میرسد باید به این پرسش پاسخی منفی داد؛ فیالمثل یکی از اعضای شورای اسلامی اهواز بیان کرده که عموم تحصیل گردگان این مجموعه از نوعی تبعیض و عدم وجود شایستهسالاری رنج میبرند و آنچنانکه عضو برجسته این شورا سید مهدی آلبوشوکه گفته ساختار سازمانی این مجموعه جایی برای دانشمحوری و بروز نخبگی نیست، پس چگونه میتوان در چنین فضای متصلبی که با دانش رابطهای متضاد دارد به دنبال تأسیس و افتتاح یک عدد دانشگاه بود؟!
این داستان را حتماً شنیدهاید که بزرگی به فردی چاهکن گفت برایم چاهی بکن، آن چاهکن پس از اندکی کندن به آن بزرگ گفت: آقا تصور نمیکنم که از این چاه به آبی برسید، پاسخ آن بزرگ اما در تاریخ ثبت شد؛ وی به چاهکن گفت تو چاهت را بکن اگر برای من آبی ندارد برای تو نان که دارد، حالا داستان این دانشگاه است؛ اگر در این دانشگاه آبی برای شهر پیدا نمیشود اما نانی و حکمی آنهم برای خانوادهای در پی داشته است.
حالا اما چه کسی پاسخگوی آن تعداد چهارصدنفری خواهد بود که آمدهاند و در این دانشگاه شاید به تصور دانش شهری روز و امید پنهانی اشتغال پس از فارغالتحصیلی، ثبتنام کردهاند و شهریه میپردازند و درنهایت آنچه به دست میآورند مدرکی است که حتی نشانی از دانشگاهی حرفهای و صاحبنام بر رویش نیست و پس از فارغالتحصیلی چنانچه بخواهند هرگونه فرم استخدام و … را پر کنند برای معرفی دانشگاهشان باید حتی کروکی محل را همراه کنند، البته در میان این چهارصد نفر، عدهای هستند که فقط برای گرفتن مدرکی آسان آمدهاند و اینان ازجمله همان دستهای هستند که در پی نبود آبی از فوران شلال دانش دانشگاه برای شهر؛ به نانی و مدرکی خواهند رسید اما سایر جوانان را چه کسی نان خواهد داد، آنهم در چنین آب راکدی؟! خاصه در دانشگاهی که به شکلی غریب، محلی برای مدیریت و سیاست ورزی در فضایی خانوادگی شده است.
دیدگاهتان را بنویسید