در یک پروسه سیاسی که وزن کشی در آن صورت میگیرد لاجرم به یک انتخابات منتهی خواهد شد و همیشه بعد از انتخابات ریزشها در اطراف شخص پیروز صورت میگیرد این ریزشها آنقدر طبیعی است که بعضیها آن را بر نمی تابند و تشکیل اپوزوسیون داده و در پی ساقط کردن شخص پیروز بر می آیند.

سوالی که مطرح میشود این است که چرا در جامعه ایرانی با چنین پدیده ای موجه هستیم؟ در این نوشتار سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود و نیز راهکار خروج از چنین پدیده سیاسی را مورد کناکش قرار داده گیرد.

در نبود احزاب و یا شعاع ضعیف احزاب از مرکز انتشار آن که معمولا مرکز کشور و مراکز استانی هستند، هر چه از این مناطق دورتر شویم نقش احزاب کمرنگ و در همان حال نقش مجموعه های جاگزین پر رنگتر میشود و در این جوامع معمولاً گروه های قومی ،محله ای،شهری،روستایی بعنوان جایگزین احزاب نقش اصلی را بازی میکنند .

التزام شخص به تعهدات خود در چنین جوامعی نه قابل اتکا است و نه قابل اجرا چون تعهدی به یک مرکز تصمیم ساز نظیر حزب وجود ندارد لاجرم برای کسب تایید این نوع از دسته بندیها مجبور است تعهد های شخصی بدهد و چون این تعهدها با روح نهاد مورد نظر (مجلس، شورا و دیگر نهادهای انتخابی) همخوانی ندارد بعد از مدتی تعارضات بروز می کنند.
معمولا در ایام انتخابات چه مجلس چه شورا و ایام قبل از آن بازار فعالیت کوتوله های سیاسی داغ است این کوتوله های سیاسی که هنوز سرجوخه میباشند بعلت نقشی که شخص کاندید برای کسب ارا به انها میدهد یک شبه نقش ژنرال سیاسی را بازی میکنند لذا ما شاهد هستیم در شهرهای دور از مراکز سیاسی فعالیت سرجوخه ها که به ژنرالها تغییر نقش داده اند خیلی چشم گیر است اما با پایان یک رقابت این ژنرالهای بدلی که فقط کارکتر انتخاباتی داشتند دچار ریزش اهمیتی میشوند و به سرجوخه تنزل می یابند یعنی در اصل ژنرال نیستند اما لباس ژنرالی پوشیده بودند.
سرجوخه ها پیاده نظام یک انتخابات در کشور ایران به علت فقدان احزاب از یک طرف و عدم پایبندی به اصول دموکراسی در یک فرایند انتخاباتی از اهمیتی مقطعی برخوردارند که می توان انها را پیمانکار انتخاباتی هم نامید این کوتوله ها عمر مفیدشان از یک دوره پیش انتخاباتی و تا روز رای گیری قابل اهمیت است و بمحض پایان رقابت انتخاباتی دچار فراموشی میشوند شاید هم علت خاصی نداشته باشد بلکه بعلت اینکه این کوتوله ها نقش بدلی انتخاب داده بودند با پایان این سیناریو، فیلم آنها نیز پایان می پذیرد و در مدت نمایش که لباس ژنرالی پوشیده بودند لاجرم باید به رسته سابق خود برگردند .

سرجوخه ها همیشه نخبه ستیزی را بعنوان یک اصل در فعالیت خود قلمداد میکنند و شاید کارکتر آنها بدون نخبه ستیزی معنی نداشته باشد اما قطعا سرجوخه ها با نخبه ستیزی ژنرال نخواهند شد!

اشتراک این خبر در :