روايت شهرى كه آب دارد وندارد …/مريم فرطوسى
روایت آب، روایت تشنگانی است در کنار پرآبترین رود ایران. روایت مردمی که تا لب دریا برده و لب تشنه بازگردانده شدند. روایت آب در اهواز، بیش از آنکه روایت سیرابی باشد، روایت تشنگی است. روایت مردمانی که هزار دیوار بلند، راه آب را به شهرشان سد کرده و هزار تونل که آب را میمکند، تا به این شهر چیزی نرسد جز تشنگی. روایت آب در اهواز، روایت مردمی است که آب میخرند؛ بشکهای ۵۰۰ تومان.
وقتی برای آب خریدار هست، لاجرم فروشندهای نیز باید باشد و «سید عمار موسوی» یکی از آن فروشندههاست. او ۳۵ سال دارد و تا کنون به قول خودش به ۳۵ جا برای استخدام مراجعه کرده و ۳۵ بار، نه شنیده است. دو کودک دبستانی دارد و برای امرار معاش آنهاست که آب میفروشد.
فروش آب به مردم
سیدعمار بخشی از روایت آب است؛ ۶-۷سال است کارش آب فروشی است. سهچرخهای (ستوته) دارد و روی آن یک تانکر ۵۰۰ لیتری نصب کرده است. هر روز خیابان به خیابان و کوچه به کوچه ملاشیه، گلدشت، شهرک اهواز و چند محله دیگر را میگردد تا به مردم آب بفروشد. مردمانی که آب لولهکشی شهرشان حتی برای تهیه یک لیوان چای کیفیت ندارد و وقتی بشکههای آبشان خالی شود، تا آمدن سید عمار و سیدعمارها لحظهشماری میکنند تا صدای «مای معدنی، مای تصفیه» در خیابان طنینانداز شود.
سیدعمار بخشی از روایت آب است. روایت کودکانی که با بشکههای خالی، بازی میکنند تا زمانی که او برسد و بشکههایشان را پر از آب کند. او بعضی روزها ۳ تا ۴ چهار بار تانکر ۵۰۰ لیتریاش را پر میکند و این نشان میدهد که مردم چقدر نیازمند آب هستند. با یک حساب سرانگشتی او روزی حدود ۱۰۰ بشکه آب میفروشد.
آب و آتش
شاید سید عمار و مشتریانش ندانند ولی دکتر «اسماعیل ایدنی» رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز خوب میداند که اینجا علت فوت بعضی از آدمها ازجمله ۴ بیمار دیالیزی که خبرش مدتها رسانه ای شده بود، آشامیدن آب آلوده است.
دکتر ایدنی چندی پیش در نشستی خبری که در غرفه اطلاعرسانی نمایشگاه دستاوردهای دولت برگزار شد، درباره پرونده مرگ بیماران دیالیزی در بیمارستان سینا گفت: «جمعبندی بررسیها تاکنون نشان میدهد که علت فوت این بیماران آشامیدن آب آلوده بوده است. هنوز مشخص نشده که آب آلوده از داخل بیمارستان یا از خارج بیمارستان بوده است.»
اینکه این آبی که سیدعمار میفروشد چگونه تهیه میشود، خود داستان دیگری است. اینکه چه اندازه روی مراحل تهیه این آب که با نام «آب معدنی» یا «آب تصفیه» فروخته میشود، نظارت وجود دارد را کسی نمیداند.
اگرچه ظاهر امر خوب و مرتب است و عقربههای دستگاههای تصفیه آب، همه چیز را خوب نشان میدهد ولی یک درجه بالاتر یا پایینتر میتواند آغاز یک فاجعه باشد. متصدیان تهیه آب تصفیه شده کجا آموزش دیدهاند و چه اندازه درباره خطرات موادی که با آن سر و کار دارند، آشنا هستند، سوالی است که مسئولان مربوط باید پاسخ آن را داشته باشند.
آب ناسالم خطرآفرین
دکتر«شكرالله سلمانزاده»، پزشک فوقتخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری، پیش از این به همشهری گفته بود: مصرف آب خام به هیچ وجه مجاز نیست. آب خام به آبی گفته میشود كه مستقیما از منبع گرفته شده باشد و هیچگونه عملیات بهداشتی روی آن صورت نگرفته است.
این استاد دانشگاه علوم پزشكی اهواز افزوده بود: در صورت نبود آب آشامیدنی سالم، حتما باید عملیات كلرزنی به آب خام، قبل از آشامیدن آن انجام شود.
دکتر سلمانزاده تاکید کرده بود: بهیاران خانههای بهداشت موظفند آموزشهای لازم برای انجام كلرزنی و همچنین كلر مورد نیاز را در اختیار روستاییان قرار دهد.
سلمانزاده با اشاره به فصل گرما گفته بود: آب ناسالم از عوامل انتقال بیماریهای منتقلشونده بین انسان و انسان و بیماریهای منتقلشونده بین انسان و دام است و تابستان، فصل اوجگیری این بیماریها از جمله عفونتهای رودهای است.
یک لیوان آب و یک لقمه نان
آبفروشی تنها منبع درآمد سید عمار نیست. او برای تامین یک لقمه نان برای خانوادهاش، دستگاه تصفیه آب و پمپ آب برای برخی منازل نصب میکند، فیلتر میفروشد و کار تعمیراتی انجام میدهد. توصیفش از شیوه درآمدش هم بسیار جالب است و هم نشان از طبع شوخ او؛ میگوید: این آب، هم آبباریکهای شده برای تامین زندگی ما، کارون باریکتر میشود و این آبباریکه ما پرآبتر.
او در پاسخ به اینکه آیا در بازار آبفروشی رقابت هم وجود دارد، میگوید: همه زندگی رقابت است و ما اگر کار نکنیم در رقابت سیری و گرسنگی، پیروزی از آن گرسنگی خواهد بود. این رقابت در میان من و همکارانم هم وجود دارد و ما سعی میکنیم آب با کیفیتتری تهیه کنیم و به مردم بفروشیم. او میگوید: البته طی این سالها با همکارانم به یک توافق نانوشته رسیدهایم و مناطق را بین خودمان تقسیم کردهایم. من میدانم که آنها هم مثل من زن و بچه دارند و باید برای آنها لقمه نانی تهیه کنند. بنابراین هیچکدام از ما وارد محدوده دیگری نمیشود. البته برخی روزها که هر کدام از ما به دلیلی نتوانیم به منطقه آبرسانی کنیم، معمولا از یکی از همکاران درخواست میکنیم آن منطقه را پوشش دهند تا هم مردم بیآب نمانند و هم غریبهای جای ما را پر نکند.
بهداشتی بودن یا نبودن
البته او از اینکه این روزها همه آب میفروشند، چندان خرسند نیست. میگوید: از دکههای روزنامهفروشی گرفته تا سوپرمارکتها و حتی گاه نانواییها آب میفروشند.
سید عمار درباره بهداشتی بودن یا نبودن آبی که میفروشد، میگوید: آب برکت زندگی و نعمت خداست و هرگونه دستکاری یا کمفروشی در آن را خدا میبینید. من آبی را که از مرکز توزیع آب میخرم با این اطمینان که سالم و بهداشتی است، میخرم و پول آب سالم به آنها میپردازم. خانواده خودم هم از همین آب هم مصرف میکنند. این آب از آبی که در لولههای خانهها جریان دارد، سالمتر و گواراتر است و مردم هم از کیفیت آن کاملا راضی هستند.
آب شور بالا دست
«ابوخالد» یکی از مشتریان همیشگی سیدعمار است. او هر روز صبح در حالی که با نوهاش بازی میکند، منتظر سید عمار میماند. وقتی میخواهد تعداد سالهایی را که از سیدعمار آب خریده، به ما بگوید، از تسبیح «یُسر» زیبایش کمک میگیرد و دانهدانه میشمارد؛ هر دانه تسبیح یک سال.
ابوخالد میگوید: ۷ سال پیش از رفیع به ملاشیه آمدم. از آن زمان آب بشکهای میخریم. در همه این سالها به همه ادارات مربوط مراجعه كرده ایم تا شاید راهحلی برای این مشکل پیدا کنیم ولی جواب همیشه این بوده که آب از بالادست شور است.
آب را گل نکنیم
مردم اهواز گزینه دیگری پیش رو ندارند، آنها باید آب بخرند. دستگاههای تصفیه آب خانگی توان زدودن حجم بالای آلودگیهای آب لولهکشی را ندارند. هر چند روز یک بار باید فیلترهای تصفیه دستگاه را عوض کنند و این هزینهای است مضاعف، روی دوش مردمی که ترجیح میدهند آب بخرند. صدای «مای معدنی، مای تصفیه» سید عمار اندک اندک دور میشود. پیرزنی که نه توان دویدن دارد و نه نای فریاد، بشکه خالی به دست، با ناامیدی رفتنش را مینگرد ولی ناگهان پسرک نوجوان همسایه بشکه را از دست پیرزن میگیرد و به دنبال سید عمار میدود. لبخندی روی چهره پیرزن مینشیند؛ لبخندی با طعم یک لیوان آب ظاهرا سالم.
مريم فرطوسي
خبرنگار همشهرى

دیدگاهتان را بنویسید