پیشنهاد الحاق مجددکوت عبدالله به اهواز یاانتقال مجددخدمات شهری به شورا وشهرداری اهواز از سوی سیدشریف حسینی عنوان خبری بود که بخشی از فضای رسانه ای را درگیر خود کرد.ظاهرا این پیشنهاد با عدم موافقت وزارت کشور مواجه شده ونماینده مذکور باطرح سوال از وزیر کشور بدنبال دلیل عدم موافقت بوده است.
عده ای همه این ماجرا را جزیی از یک برنامه انتخاباتی تلقی کردند.صاحبان این دیدگاه میان اعتراض دیرهنگام امروز و مماشات یاتمکین اولیه دیروز نماینده مذکور در زمان طرح وعملی شدن آن را دلیل ابزاری بودن چنین اعتراض سوال گونه  می پندارند.در مقابل دیدگاهی وجود دارد که با صرفنظر از قصد نهفته شده در ورای این سوال ،اما آن را منطبق بر واقعیات حاکم بر کوت عبدالله بویژه در بحث اداره ومدیریت شهرداری وخدمات منسوب به آن تلقی میکنند.معتقدند که عملکرد شهرداری کوت عبدالله در همه زمینه ها بگونه ای است که لزوم بازگشت به دایره خدماتی وسیعتر(یعنی اهواز)به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
درمقاله کوت عبدالله درمیانه سراب مورخ بیست تیرماه به آثار منفی استقلال اداری کوت عبدالله اشاراتی داشته و به ناکارآمدی شبه کامل مدیریت شهری وناتوانی شورا در پوشش مناسب وظایف قانونی خود به قدر کافی پرداختیم.از حاکمیت سلیقه در حوزه های عمرانی،خدمات شهری وحتی اجرائیات وارتقای مدیریتی وسلیقه ای (غیرمعیاری) برخی اشخاص نا آشنا به حیطه مسولیت خود ونابرخوردار از وصف متخصص و…نیز سخن بمیان بردیم والبته از سوی عوامل منسوب به مدیریت ارشد آن بلدیه ،به اوصاف مختلفی از جمله معادلی سلیس از بیگانگی و…نیز متهم شدیم.بگذریم که کم نیستند باصطلاح مدیرانی که عده ای را تنها بمنظور چاپلوسی ودر حالتی شبیه به آنچه عرض شد،تنها برای تخریب وجهه منتقدان به پست وعنوان ومنزلت رسانده اندوگرنه چرا باید پاسخ به یک مقاله انتقادی از سوی حلقه های پیرامون منقود(شهردار کوت عبدالله)هتاکی و بیگانه انگاری یک منتقد باشد؟
آیا این حلقه های مقرب به درگاه عالیجناب سکاندار بلدیه کوت عبدالله که اوج هنر وتخصصشان هتاکی است،خود بهترین دلیل استئصال و واماندگی مدیریتی ودر نتیجه بی نتیجه ماندن برنامه های خدماتی وعمرانی نیست؟
با مقداری ابراز تاسف برای مردم محروم وشریف کوت عبدالله به سوال یاپیشنهاد سیدشریف حسینی مبنی بر الحاق مجدد کوت عبدالله به اهواز یا انتقال دوباره خدمات شهری به مرکز استان باز میگردیم.
راقم بحکم شناخت موانع و واقعیتهای موجود بخوبی میداند که بازگشت کوت عبدالله به دامان مادر خود یعنی اهواز امری ناممکن اما بهره مندی آن از خدمات شهری اهواز(چنانچه پیشنهاددهنده یادهندگان در قصد خود صادق وبرتحقق آن اصرار بورزند)میتواند وصف محتمل بخود بگیرد،زیرا ادغام خدمات دو شهر خللی دراصل استقلال اداری وتقسیمات موسوم به کشوری ودرنهایت تفکیک صورت گرفته ایجاد نمی کند.در شق سیاسی نیز تاثیری برانتخابات شورای دو شهر برجای نمی گذارد و…بنابر این درفرض وجود ترکیبی ازاراده های جدی وتاثیرگذار ملی ومحلی،چنین انتقالی میتواند شکل عملی بخود بگیرد.سیدشریف حسینی بحکم اشراف ایشان برموانع قانونی وبسیاری از واقعیات بهتر از راقم میداند که مقوله الحاق مجدد،از مصادیق بارز نشدنیهاست.اما چرا ایشان اصرار بر به سرانجام رسیدن امور ناشدنی است،سوالی است که وی باید پاسخگوی آن باشد!چنانچه گفته شد،شق دوم پیشنهاد ایشان،در صورت تحقق برخی شرایط میتواند صورتی عینی و وجهی عملی بخود بگیرد.
وضعیت ناخوشایند خدماتی مستولی بر کوت عبدالله بگونه ای است که نماینده ای  که گفته میشود از عوامل اصلی معرفی وتثبیت شهردار کوت عبدالله است نیز از عدم انسجام ومیعان مدیریتی موجود بستوه آمده و چاره را را در واگذاری فرمان خدماتی مرکز کارون به شهردار مرکز استان دیده است.
ازجهتی این سوال مطرح میشود که نماینده بهارستان نشین چرا بجای نقد ناکارآمدی شورا وشهردار ومسولین منصوب از سوی آنها بویژه متصدیان(ونه لزوما مدیران)حوزه خدمات شهری(واجرائیات آن) و باعلم به عدم خروجی دوساله(در مباحث عمرانی)و…چرا از جایگاه نمایندگی ،قصور وتقصیر دوساله رابا اعتراض وانتقاد خود مواجه ننمودند؟
اگراز نظر آن نماینده وضع خدماتی شهرداری کوت عبدالله بدرجه ای از وخامت رسیده که کل ساختار اداری-اجرایی آن باید به اهواز منتقل شود،چرا عاملان این سوء مدیریت نباید مورد مواخذه استفساری یا انتقاد صریح واقع شوند؟
آیا میان آن پیشنهاد واین سکوت وحتی تمکین یارضایت وحتی حمایت نسبت به عملکرد شهرداری،دوگانگی از نوع درشت دیده نمی شود؟
واقعا از جناب نماینده باید پرسید:
آیا پیگیری مشکلات مدیریتی-عملکردی شهرداری کوت عبدالله که ازجهات مختلف حیاتی،منطقی،قانونی وقطعا شدنی است از مطرح کردن تمنای ناشدنی الحاق مورد نظر اولی تر بنظر نمیرسد؟
شهردار کوت عبدالله در آخرین اظهارات رسانه خود،نابسامانی شدید درحمل زباله های منطقه درویشیه را ناشی فقر فرهنگی وعدم وجود شاخصهای مربوط به فرهنگ شهرنشینی نزد اهالی معرفی کرده،بدون انکه از نابربری امکانات خدماتی حوزه تحت مدیریت خود نسبت به فضای مورد نظر نامی ببرد یا از وظایف محقق شده شهرداری طی دوسال گذشته نسبت به مقوله فرهنگ سازی چیزی بگوید.
نکته عجیب آنجاست که نماینده مورد بحث هیچ واکنشی نسبت به چنین وصف نامربوط وخروج غیر اخلاقی ننمودند وبه تمکین تام وتام خود نسبت به وضعیت حاکم بر مقدرات اهالی ادامه داده واحتمالا میدهند.
گذشت دوسال از عمر شورا وشهرداری وعدم هیچگونه خروجی عمرانی قابل توجه در طول این مدت،قطعا بعنوان معیاری مهم در انتخابات پیش رو وحتی انتخابات شورا شمرده خواهد شد.حامیان ومدافعان از بانیان پیشینه دوساله باید جوابگوی جزءجزء قصورها وتقصیرهایی که ذکر انها خواهد رفت،باشند.بدون ذره ای تردید،گذر ازگردنه پر لیز حمایتهای دوساله برای حامیان آسان نخواهد بود وهزینه ای گزاف بابت پیچهای پی در پی آن خواهند پرداخت.
در فرصتی دیگر به این موضوع از منظری دیگر خواهیم پرداخت.

اشتراک این خبر در :